ارسال پیامک / info@womenrightful.com
info@womenrightful.com
صیانت از حقوق زنان > بلاگ > «زیبا» در میان زنان برگزیده جهان

«زیبا» در میان زنان برگزیده جهان

روزنامه شهروند در مطلبی آورد: زیبا عزیزی ٣٧‌ سال پیش در روستای عزیزآباد، یکی از روستاهای توابع «گهجن» شهرستان قصرقند به دنیا آمد، او تنها زن روستایی ایران است که توانسته به خاطر فعالیت‌های داوطلبانه در روستاهای جنوب کشور و توانمندکردن زنان در ابعاد مختلف اقتصادی، کارآفرینی و تحصیلی، در میان چهار زن برتر روستایی جهان بایستد.

روزنامه شهروند ۲۷ مهر مطلبی را منتشر کرد در گزیده ای از آن می خوانیم: کمتر کسی فکر می‌کرد نام روستای دورافتاده و محروم‌شان به واسطه انتخاب زیبا، به‌عنوان یکی از چهار بانوی برتر روستایی جهان سر زبان‌ها بیفتد. زیبا می‌گوید: «سال ١٣٦٢ در روستای عزیزآباد متولد شدم. این روستا یکی از مناطق بسیار دورافتاده و محروم در استان سیستان‌وبلوچستان بود. به خاطر امکانات محدود روستا خانواده بعد از تولد من به روستای گهجن می‌روند. گهجن که در زبان محلی به نام «زن برتر» است، روستایی از توابع قصر قند است.»پدر زیبا شغلش تربیت و رام کردن شترها در کشورهای عربی همسایه بود، به همین دلیل مادر همیشه مسئولیت  خانه و زندگی را برعهده داشت. او چهار خواهر و سه برادر دارد، اما در میان خواهران تنها کسی بود که محکم در برابر مخالفت‌های مادر و سایر بزرگ‌ترهای طایفه برای ادامه تحصیل ایستاد. او ادامه می‌دهد: «روستای ما فقط یک مدرسه داشت.

فرهنگ بومی حاکم بر منطقه هم خیلی اعتقاد به ادامه تحصیل دخترها نداشت. به همین علت پایان دوره دبستان برای من شروع یک دوره سخت و جنگی تمام عیار با خانواده و بزرگان طایفه برای جلب رضایت‌شان و ادامه تحصیل بود. برای بلوچ‌ها سخت است که یک دختر به تنهایی مسافتی بین دو روستا را برای درس‌خواندن طی کند. همه ازجمله مادرم می‌گفتند به جای ادامه تحصیل خانه بنشین و هنر بیاموز. اما من دوست داشتم درس بخوانم. همیشه از محدودیت‌ها و قانون‌های نانوشته‌ای که مانع پیشرفت دختران منطقه‌مان بود، ناراضی بودم. به همین علت با همه سختی‌ها و مشکلاتی که وجود داشت، یک تنه در برابر خانواده‌ام ایستادم تا رضایت‌شان را جلب کنم. من باید درس می‌خواندم و به همه ثابت می‌کردم که دختران هم حق درس‌خواندن دارند.»

جذب کودکان بازمانده از تحصیل در مناطق محروم

 زیبا هم معلم روستا بود، هم مددکار اجتماعی. بیشتر اوقات هم با آن سن‌وسال کمش حکم سنگ‌صبور زنان و دخترک‌های روستایی را داشت. او می‌گوید: «مناطق روستایی ما محروم بود و باید در کنار آموزش به بچه‌های روستا کار تأمین شیرخشک برای نوزادان و پوشاک برای بچه‌ها را هم دنبال می‌کردیم، به همین علت با گروه خیرین ارتباط داشتیم و در راستای همین فعالیت‌ها با جمعیت امام علی(ع) آشنا شدیم.»  آشنایی او با جمعیت امام علی(ع) همان و افتتاح خانه ایرانی در منطقه همان. خانه‌ای که زمینه جذب ٢٨ کودک بازمانده از تحصیل در مناطق محروم روستاهای جنوب کشور را فراهم کرد.

با کار آفرینی به جنگ فقر و بی‌سوادی رفتم

زیبا با بیان اینکه در مناطق روستایی فقر عامل اصلی عقب ماندن بچه‌ها از تحصیل بود، می‌گوید: «بنابراین لازم بود بچه‌ها و خانواده‌ها توانمند شوند. آموزش مهارت‌های بومی را در پیش گرفتیم و تولیدات آنها را در همان خانه ایرانی به فروش رساندیم. هر چه درآمد بچه‌ها بیشتر می‌شد، انگیزه خانواده‌ها برای ادامه تحصیل آنان هم بیشتر می‌شد.» فعالیتی که زیبا در سایه آن توانست نور امید را به دل روستاییان محروم مناطق جنوبی بتاباند، همان کارهای بومی و محلی بود که از کودکی انجام می‌دادند، ولی زیبا این محصولات دستی و سنتی را با شیوه‌های نوین هنری تلفیق و در بسته‌بندی‌های جذاب عرضه کرد. همین امر باعث شد که بازار جدیدی برای سوزن‌دوزی‌های زنان بلوچ در کشور و حتی خارج از کشور ایجاد شود.

IRNA

پاسخ بدهید