ارسال پیامک / info@womenrightful.com
info@womenrightful.com

قدرت شناختی و زنان|حکمرانی زنان در غرب متاثر از جریان های فمنیستی

صیانت از حقوق زنان > گفتگو با رسانه‌ها > قدرت شناختی و زنان|حکمرانی زنان در غرب متاثر از جریان های فمنیستی

 

 

قدرت شناختی و زنان|حكمرانی زنان در غرب متاثر از جریان های فمنیستی

زنان متناسب با قواعد حكمرانی در راستای تكامل جامعه از اهمیت بسزایی برخوردار است اما زنان به اندازه توانمندیشان نتوانستند سهم مورد نیاز در حكمرانی متناسب شده و هوشمند را ایفا كنند.

می توانید فایل گفتگو را اینجا دریافت کنید  —–>>

 

 

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادیو گفت‌و گو، زنان همواره یكی از جدی‌ترین اركان جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب بوده اند و در برهه‌های حساس انقلاب، نقش آفرینی كرده اند اما همواره میزان حضور زنان در پست های كلیدی و ارتباط آن با نقش افرینی آن ها در حكمرانی، یكی از چالش های جدی این حوزه بوده است. به همین منظور پنجمین فصل از برنامه «ساعت بیست و چهار و یك دقیقه»، با تمركز بر علوم شناختی، زنان، پیوست ها و پیوند ها با رسانه با حضور كارشناسان، دكترعلیرضا داودی (كارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی) و خانم دكتر بهار اخوان (دكترای روابط بین الملل و معاون بین الملل موسسه صیانت از حقوق زنان) به بحث درباره « قدرت شناختی، زنان و متناسب سازی حكمرانی» می پردازد.

نخبگان، عامل متناسب سازی گفتار حكمرانی و زنان

علیرضا داودی؛ كارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی ضمن تبیین حكمرانی متناسب و نقش زنان در این نوع از حكمرانی، خاطر نشان كرد: زمانی كه صحبت از حكمرانی متناسب می شود، نخستین مسئله مورد توجه، برقراری انضباط بین گزاره های تشكیل دهنده وضعیتی، به نام حكمرانی است، حكمرانی متناسب یعنی حاكم و مدل حكومت زیربنایی ساری و جاری، تحت عنوان حكمرانی را تشكیل می دهند و باید به نحوی اقدام و عمل كند كه توانمندی كنار هم قرار دادن همه اجزای پیش برنده و تشكیل دهنده در حوزه حكمرانی را داشته باشد. قاعده دوم به این اشاره می كند كه، بسیاری از اوقات نیاز نیست با كلمه ای تحت عنوان برقراری تساوی بین اجزای تشكیل دهنده، به اجزای پیش برنده اجازه داده شود كه سهمی در قواعد و مدل های حكومتی در قالب حكمرانی را ایفا كنند. اساسا ما در نقش دادن و تسهیم موضوعات بین اجزا، مفهومی تحت عنوان مساوات یا تساوی را قائل نیستیم بلكه تقسیم یا تسهیم عادلانه میدان به نسبت توانمندی اجزا بر مبنای نقشی كه برای آن ها در نظر گرفته شده ملاك است.

وی در ادامه با اشاره به امكان توانمندی بیش تر یك گزاره نسبت به نقشی كه برایش تعریف شده است، گفت: امكان دارد كه توانمندی یك گزاره در حكمرانی خیلی بیش تر باشد اما نقشی كه برایش تعریف شده، لزوما دربرگیرنده همه آن توانمندی نباشد. در این حالت پذیرنده نقش یا تعریف شده بر مبنای آن نقش، اولین گامی كه بر می دارد، گام تمرد یا توقف، برای رسیدن به سقفی است كه خودش در نظر گرفته است. این در حالی است كه حكمران در بالا دست، وضعیت را پازلی می بیند در حالی كه اجزا در پایین، خودشان را قطعه ای می بینند.

داودی با اشاره به اهمیت نقش زنان در حكمرانی متناسب افزود: بنابراین زمانی كه صحبت از حكمرانی متناسب می شود باید دید كه زنان در این حكمرانی در كجای مسئله ایستاده اند، ایجاد كننده، پیوند دهنده، توسیع دهنده، ترمیم كنتده و یا متصل كننده هستند. ابتدا باید دید زنان چه نقشی در این حكمرانی دارند، چه سهمی را قرار است ایفا و چه سهمی را دریافت كنند و نهایتا جایگاهی كه در این حكمرانی برای زنان ترسیم شده است، چه میزان متناسب با توانمندی ها، استعداد ها و ظرفیت آزاد شده زنان در جامعه است. بر مبنای این ۳ اصل، نقش زن متناسب با قواعد حكمرانی برای تكامل جامعه به معنای تعریف یك سری از اصول و مبانی است. در اتفاقاتی كه اخیرا در ایران رخ داده است شاهد حكمرانی متناسب شده و هوشمند هستیم، كه عمدا توسط خورده گروه هایی كه خاستگاه بر هم زدن این متناسب سازی را دارند، این تناسب بهم می ریزد. زنان به انداره توانمندیشان نتوانستند سهم مورد نیاز در حكمرانی متناسب شده و هوشمند را ایفا كنند، فارغ از این كه می گوییم حكمرانی خالی از ایراد نیست، زنان هم نتوانسته اند به درستی ایفا نقش كنند.

این كارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی با تاكید بر این كه حكمرانی هوشمند، متصلب نیست، گفت: وضعیت زن در جامعه دهه ۶۰ با وضعیت زن در جامعه دهه ۹۰ بسیار متفاوت است. حكمرانی غیر هوشمند، همان مدل دهه ۶۰ را در دهه ۹۰ هم می خواهد پیاده سازی كند در حالی كه حكمرانی هوشمند بر اساس نیاز ها، از مدل دهه ۶۰ تا دهه ۹۰ خودش را به روز رسانی می كند. بنابراین زمانی كه صحبت از حكمرانی هوشمند می شود اولین شرط حكمرانی هوشمند، متناسب شدن مدل، میدان، نفر و قواعد در حكمرانی نسبت به زنان است. وی همچنین در پاسخ به این سوال كه چرا زنان نتوانستند تناسب را ایجاد كنند، گفت: علت تعریف سطح خاستگاه ها،در نزد زنان در تكامل ۴ دهه بعد از انقلاب است. اولین نكته حائز اهمیت وجود فاصله بین خواست حكمران و دریافت زنان در میدان است كه به معنا تفاوت قدرت برقراری گفت و گو نسبت به آن چه كه می خواهند با آن چه كه باید كسب كنند، است.

داودی با عنوان این كه عامل اصلی كاهش نیافتن فاصله بین خواست حكمران و دریافت زنان، نخبگان هستند، افزود: در وقایع اخیر، نخبگان به جای متناسب سازی گفتار حكمرانی و گفت و گوی زنان با قواعد جامعه به روز شده، به دلیل عدم شناخت دقیق، درك صحیح و تسلط و اشراف كافی نسبت به تحولات نتوانستند رابطه بین ان چه كه زنان در وضعیت تكامل یافته باید باشند و ان چه كه حكمرانی در وضعیت عملیاتی می خواهد باشند را به درستی ترسیم كنند. این جا شاهد نمونه ای از بی انضباطی در تعریف خواست های تبدیل به خاستگاه شده در حوزه زنان هستیم. با ورود به حوزه بی انضباطی گفتمانی، قطعا دچار شلختگی گفتاری خواهیم شد، بی انضباطی گفتمانی و شلختگی گفتاری، موجب خارج شدن گفت و گو در حالت نرمال می شود به همین دلیل عامل خارجی راحت تر می تواند موثر واقع شود، اگرچه برخی سفیهان، جاهلان و عاملان داخلی هم بی تاثیر نبوده اند.

نقش زنان در حكمرانی و سیاست گذاری های حاكمیتی

بهار اخوان؛ معاون بین الملل موسسه صیانت از حقوق زنان گفت: برای این كه ما حكمرانی خوب و مطلوبی داشته باشیم، باید از تمام ظرفیت ها، منابع اجتماعی و سیاسی یك جامعه نهایت استفاده را كنیم كه صد درصد در این میان زنان نیمی از همین منابع انسانی و اجتماعی هستند. موضوعی كه در حال حاضر مطرح است ورود زنان به عرصه و فعالیت در محیط های دانشگاهی، عرصه های بین المللی و بحث های آكادمیك است كه موجب رسیدن به سطحی عالی از آگاهی و آموزشی در آنان شده است و دیگر نمی خواهند در مناسبات اجتماعی و سیاسی در حاشیه بمانند.

اخوان در ادامه به شیوه های اثرگذاری زنان در حوزه حكمرانی اشاره كرد و افزود: زنان از چند طریق می توانند حكمرانی ورود كرده و اثر گذار باشند، از طریق كنش اجتماعی و مشاركت هایی كه می توانند در فعالیت های اجتماعی داشته باشند و باید دید كه تا چه اندازه توانسته اند از طریق فعالیت های مدنی وارد حوزه حكمرانی و تصمیم سازی بشوند. موضوع دیگر این است كه زنان بتوانند نیاز های اساسی خانواده و اجتماع را كه درك می كنند در فرآیند تصمیم سازی منعكس كنند و با توجه به تفاوت روحیه زنان نسبت به مردان باید دید كه تا چه اندازه توانسته اند، كیفیت حكمرانی را در حوزه نفی خشونت، عدالت اجتماعی، حمایت از حقوق بشر و حقوق شهروندی گسترش داده و تقویت كنند. بنابراین با توجه به تاكیدی كه به بحث بهداشت مادر و فرزند، بحث صلح، گفت و گو و رسیدن به اشتراك گفتمانی است باید از زنان به عنوان یك مكمل برای برنامه مردان استفاده شود.

داودی در ادامه گفت و گو با اشاره به این كه هر تعریفی در مفهوم خودش قابل ارزیابی است گفت: در وقایع اخیر با سه دسته از معترضین مواجه هستیم، دسته ای كه بر اساس هیجان های ذهنی غیر منطبق با واقعیت خودشان حضور پیدا كردند، دسته ای كه كلا با كلیت شرایط مشكل دارند و دسته ای كه واقعا معترض هستند. اگر با منطق بخواهیم به بررسی مطالبه این افراد در رابطه با آزادی بپردازیم باید گفت اروپا و آمریكا پیش از ما این مسیر را رفته اند، شعار زن، زندگی، آزادی چیزی نیست كه امروزه خلق شده باشد، هر سه كلمه زن، زندگی و آزادی مقدس هستند و برای هر كدام در طول تاریخ جنگ های بسیاری صورت گرفته است. اگر می توانند اثبات كنند كه غیر از اسلام و پیامبر ما از زن آنگونه كه شایسته بوده اند دفاع كردند، به عنوان سند هم می توان به واقعه زنده به گور كردن دختران و مخالفت پیامبر اشاره كرد.

در ادامه گفت و گو اخوان با طرح این پرسش اگر بخواهیم وضعیت زنان را بررسی كنیم باید دید زنان چه نوع مشاركتی در حكومت دارند و چه موانعی باعث شده سطح مشاركت زنان برای تصمیم سازی در حكومت كاهش یابد، گفت: اگرچه زنان در سطح توده با مردم مساوی هستند اما در بحث هایی كه در سطح نخبگان سیاسی صورت می گیرد زنان نیازمند حضور فعال تری هستند.

داودی با تاكید بر این كه غرب روی بحث مساوات كار می كند اما برای ما عدالت مهم است، گفت: سهم زنان در جامعه در حكمرانی هوشمند و متناسب شده لزوما به باید ها بر نمی گردد، بلكه خیلی اوقات به مفاهیم بر می گردد. زنان در جنبش های اعتراضی به كجا می خواهند برسند؟ سهم زنان در حكمرانی متناسب شده در جنبش های انتقادی به چه میزان است؟ بنابراین باید گفت بین جنبش های اعتراضی و انتقادی تفاوت بسیاری است.

اخوان با اشاره به ظرفیت بیش تر زنان تحصیل كرده در جامعه و عدم مشاركت مطلوب آنان در حكمرانی گفت: واقعیتی كه در حال حاضر در جامعه ما وجود دارد این است كه با حجم زیادی از زنان تحصیل كرده رو به رو است كه این تعداد نسبت به مردان چند برابر است، اما باید دید ظرفیتی برای زنان تحصیل كرده و نخبگان در نظر گرفته شده است یا نه. در بحث حكمرانی مطلوب می توان گفت برای زنان تقاضا ها و انتظارات جدیدی به وجود آمده است و جامعه باید به این ها پاسخ دهد و اگر نتواند پاسخ دهد، به بیراهه می روند تا از راه های دیگری انتظارات خود را رفع كنند، مانند موضوع فرار مغز ها، استفاده از زنان جهت به چالش كشیدن ساختار های موجود در جامعه.

دكتر داودی با نقد به این گونه نگاه در جامعه گفت: این مدل، مدل ایجاد كاركرد جبرگرایانه ای است كه ضد زن در حركت است. آن جایی كه مسئله از عقلانیت و منطق خارج می شود هر پدیده ای به ضد خودش تبدیل می شود، اگر ما زنان را به مثابه جنسیت در نظر بگیریم، در حكمرانی امروز ما تعداد زیادی جنس مونث وجود دارد اما چرا وضعیت این گونه است؟ حالا اگر زن را به مثابه بخشی از ساختار حكمرانی در نظر بگیریم به شرطی كه نگاهمان جنسیتی نباشد می گوییم این آدم توانمند، فارغ از این كه زن یا مرد است. سهمیه جامعه برای زنان در اجتماع قائل است حداقل یك و نیم برابر اقایان است، چرا كه در بعضی از عرصه ها زنان انسان های توانمند تری نسبت به آقایان هستند.

داودی در ادامه افززود: ما برای این چهار وجه یعنی، افزایش میزان تفاهم، افزایش میزان مشاركت، افزایش میزان تعامل و افزایش میزان قابلیت های حكمرانی ساز زنان هیچ مدلی نداریم. زمانی كه مدلی برای چگونگی بروز و ظهور این انسان توانمند ندارید، قطعا رسانه هم فقیر خواهد بود و مدلی نخواهد داشت. به همین دلیل زمانی كه رسانه به موضوع ورود می كند به مناظره می پردازد.زمانی كه شما سهمت از حكمرانی را به یك دهم از عشر یك توانمندی رساندی و تبلورش فردی مانند مسیح علینژاد می شود كه به شما بگوید روسری را بردار و بگویید آزادی می خواهم، كدام مدل در بهره گیری از این توانایی وجود دارد؟

وی در ادامه با اشاره به این كه حكمرانی ماحصل فعل و انفعالات سیاست گذاری در یك حكومت است كه از مرحله رفتار تا عمل را طراحی می كند، خاطر نشان كرد: این نوع از اعتراضات اخیر سخیفانه است و در آن هیچ خردی وجود ندارد چرا كه غایت این اعتراض فرهیختگی نخواهد بود.

آسیب های رویكرد برابری جنسیتی در غرب

اخوان با تاكید بر این كه جریانات حكمرانی زنان در غرب همیشه تحت تاثیر جریان های فمنیستی بوده است، گفت: بعد از انقلاب صنعتی شاهد این هستیم كه زنان به صورت نیروی كاری ارزان یا به نوعی برده های نظام سلطنتی بودند و به دنبال افزایش مشاركت زنان، افزایش كرامت و منزلت زن نبودند بلكه به دنبال ایجاد توازن برای بازار عرضه و تقاضا در بازار نظام سرمایه داری كنند. این كه می خواهند مطلقا زنان را با مردان برابر بدانند، در شكل گیری مشاركت زنان و تصمیم گیری در حكمرانی موثر بوده است و موجب شده كه زنان بخواهند تمام وقت بیرون از خانه مشغول كار باشند و از فضای مادری و فرزند آوری دور شده و با آسیب هایی نظیر نادیده گرفته شدن تفاوت روحی و جسمی زنان با مردان، از بین رفتن ارامش و امنیت روحی زنان و متزلزل شدن كانون خانواده رو به رو شوند.

وی در ادامه با اشاره به آسیب های رویكرد برابری جنسیتی در غرب افزود: در بحث سیاسی نیز می توان گفت رویكرد برابری جنسیتی باعث شده است تا در غرب زنانی كه برای حكومت داری وارد می شوند سعی می كنند خلق و خویی مردان به خود بگیرند، این زنان بیش تر از خود مردان، رفتار مردانه نشان می دهند، می توان به خانم مارگارت تاچر اشاره كرد كه لقب بانوی آهنین را به او دادند. بنابراین می توان گفت الگوی غربی هم نتوانسته در حكمرانی موفق عمل كند و روحیات و نیاز های فردی و اجتماعی یك زن را پاسخ بدهد.

مدل های حكمرانی زنان در غرب

داوی با اشاره به دو نوع مدل سرخ و سفید غرب و تفكر ارتجاعی سیاه و قرمز زنان در حكمرانی گفت: مدل زن، سهم زن، نقش زن در حكمرانی غربی مدل سرخ و سفید است، سرخ كننده دمای جامعه و مردان، سفید كننده وضعیت نامطلوب حاكم بر دیدگاه ها و روش ها، منش ها و بینش های غرب است. مانند خانم كامالا هریس، معاون رئیس جمهور وقت آمریكا، انگلا مركل و بسیاری دیگر، مدل سرخ و سفید یعنی زنان در غرب پذیرفته اند چیزی بیش تر از عروسك لولیتا نیستند. این مدل نگاه حكمرانی به زن در غرب است. برای این كه زنان را در حالت سفید و كاركرد را در حالت سرخ قرار دهد، زن را سركار گذاشته اند كه اصطلاحا با نام دیكتاتوری پنهان از آن یاد می شود، یعنی یك زن تا جایی مفید است كه بتواند نقش سرخ و سفید را كه در حكمرانی به او تحمیل می شود را به درستی ایفا كند و اگر از این مسیر خارج شود، نابودش می كنند.

ما در ایران فقه و رسانه داریم و بر طبق این نمی توان هر گونه كه دلمان خواست زن را تفسیر كرده و زن نیز اجازه ندارد خودش را هرگونه كه می خواهد تعریف كند. در مدلی كه ما قصد ارائه داریم یعنی زن قدرت شناختی موثر بلامنازع كه قابلیت تعریف فی مابین فقه، سیاست، امنیت، اخلاق، اجتماع، نظامی و فرهنگی را دارد. وجه ممیز مدل زن در حكمرانی ساخت یافته در ایران با همین مدل زن در حكمرانی ساخت یافته در انگلستان، تعریف حدود بروز است نه ساحت بروز.

برنامه ساعت بیست و چهار و یك دقیقه با بررسی تاریخچه علوم شناختی و كاربردهای آن در حوزه های مختلف و شباهت و تفاوت هایی كه با حوزه های علوم روانی دارند، به بررسی شناسه ها، شاخص ها، تاكتیك ها و تكنیك های علوم شناختی در حوزه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و رسانه می پردازد. این برنامه دوشنبه ها و چهارشنبه ها ساعت ۱۶:۰۰ به مدت ۶۰ دقیقه روی موج اف ام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز به تهیه كنندگی نوشین رهگذر، سردبیری علیرضا داودی، اجرای كارشناسی معصومه نصیری، گویندگی سعید بارانی و هماهنگی مهدی تاجیك تقدیم مخاطبان فرهیخته رادیو گفت‌وگو می شود.

 

پاسخ بدهید